به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آستانخبر؛ سعید شفیعی ثابت؛ امام صادق (ع) میفرمایند کسی که بهقصد زیارت امام حسین (ع) از منزلش خارج شود، خداوند بابت هر قدمی که برای زیارت حضرت اباعبدالله (ع) برمیدارد، یک حسنه بر او نوشته و یک سیئه از او دور میکند.
اربعین حسینی برای عاشقان سیدالشهدا (ع) از جایگاه ویژهای برخوردار است و حضور کمنظیر و بعضاً بینظیر زائران از سرتاسر گیتی صحنهای به نمایش میگذارد که حتی روز عاشورا حسینی نیز چنین عظمت و جلالی را تصور نتوان کرد.
اربعین حسینی برای عاشقان حضرتش از جایگاه ویژهای برخوردار است و حضور کمنظیر و حتی بینظیر زائران از سرتاسر گیتی صحنهای به نمایش میگذارد که حتی روز عاشورا حسینی نیز چنین عظمت و جلالی را تصور نتوان کرد.
در سالیان گذشته همواره یک ماه مانده به اربعین مردم و جوانان آستانهای خود را آماده حضور در کربلا و پیادهروی اربعین میکردند ولی حال دو سالی است که آن ویروس منحوس میان عاشقان سیدالشهدا دوری و فراق ایجاد کرده است.
هنوز یادم نمیرود صبح روزی بار خود را بسته و آماده سفر به کربلا شدم سفری پر از خاطره و عشق، سفری که وقتی برای اولین بار وارد سرزمینی شدیم که در آنجای پای مولایم علی (ع) وجود داشت از تمام وجببهوجبش ندای یا علی شنیده میشد حال و هوای خاصی بود آری آنجا نجف بود شهری که در آن راستترین مرد به خدا و پیغمبر در آن زیسته و مایه افتخار اسلام و شیعه شد.
امسال هم بسان سنوات گذشته جوانان هیئتی شهرستان آستانهاشرفیه برای رسیدن به شهری که مشابه ندارد و برپایی موکب اربعین آماده میکردند که خبری به گوش آنان رسید، آری امسال هم خبری از بینالحرمین، پیادهروی اربعین نیست و چه سخت است عاشق باشی و در درد فراق بسوزی.
وقتی در روزهای نزدیک به اربعین در سطح شهرستان آستانهاشرفیه قدیم میزدیم در هر نقطه از شهر خاطره سفر سالیان گذشته اربعین بود، خاطرهای از جنس عشق و خلوتهای عاشقانه در مسیر نجف به کربلا و حرم دو برادر که عشق در میانشان زبان زد بود.
آستانهاشرفیه به برکت وجود سلطان سید جلالالدین اشرف (ع) به چهارمین شهر مذهبی کشور تبدیلشده و هرساله در روز اربعین با برگزاری تجمعی بزرگ مهمان جاماندگان کربلا در پیادهروی اربعین است.
به کدامین گناه از اربعین دورم؟
آئین مذهبی اجتماع بزرگ اربعین برای چندمین سال متوالی و با حضور پرشور عاشقان، دلدادگان و جاماندگان پیادهروی کربلا در جوار ملکوتی حضرت سلطان سید جلالالدین اشرف (ع) برگزار گشته و نشاندهنده قسمت کوچکی از اراده مردم شهرستان آستانهاشرفیه به ساحت مقدس سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است.
به این منظور در شب اربعین که بیتاب زیارت کربلا بودم خود را به حرم مطهر حضرت سلطان سید جلالالدین اشرف رسانده تا زیارت عاشورا بخوانم، بهمحض ورود به صحن حرم از بلندگوهای صحن این سید جلیلالقدر نوحه من ایرانم و تو عراقی پخش شد و در این لحظه بغضی گلویم را فشرد و با خود گفتم امام حسین ما تاوان کدامین گناه خود را پس میدهیم که دو سال ما را از زیارت خود محروم کردهای.
چهرههایی اندوهگین از فراق دوری
بعد از زیارت حرم مطهر حضرت سلطان سید جلالالدین اشرف و خواندن زیارت عاشورا چندین جوان و خدام حرم را دیدم که چه عاشقانه و باذوق و شوقی فضای سطح شهر را آماده اجتماع بزرگ اربعین میکردند.
یکی سطح شهر را آبوجارو کرده و دیگری بنرهای مراسم را بر روی منارهها نصبکرده و فردی دیگر باند و سیستم صوتی را برای برگزاری مراسم مهیا میکرد، وقتی با آنان به گفتوگو پرداختم حرف دل تمامی دوری از کربلا و فراق زیارت سیدالشهدا و پیادهروی اربعین بود.
بعد از صحبت کردن با خادمین خود را به منزل رسانده تا آماده تهیه خبر از صبح مراسم شوم ولی از شما چه پنهان شب را با فکر زیارت کربلا به صبح رساندم و صبح مراسم حوالی ساعت هشت و نیم باحالی بسیار پریشان و خسته وسایل خود را جمعآوری و از منزل برای تهیه خبر وارد صحن حضرت سلطان سید جلالالدین شدم.
در حال عبور از خیابان چهره اکثر جوانان آستانهای بسیار غمگین بوده و از رایزنیهایی گلهدارند که اگر قویتر بود و بیبرنامگیهایی که اگر نبود، از تعداد عاشقان بازمانده میکاست و باز و بسته شدن مرزهای زمینی را بهروزهای منتهی به اربعین، موکول نمیکرد، آری جاماندههای اربعین کلافهاند و با یک عکس، یک کلیپ یا حتی یک خبر، در خودشان فرو میروند.
جوانان شیعه ایرانی رزق یک سال خود را در ازدحامی میلیونی اربعین، جسمی خسته و پاهایی تاولزده، دریافت میکنند و این فراق بسیار برای آنان آزاردهنده است.
مردمان دیار میرزا هیچ جایی را بهتر از حریم امن سلطان سید جلالالدین اشرف (ع) برادر آقا امام رضا (ع) نیافتند تا دلتنگی خود را از فراق جدش حسین بازگو کنند به این دلیل صبح روز اربعین خود را به حرم دیار سلطان رساندند تا درد و دلهای خود را بگویند.
وقتی در روز اربعین وارد صحن حرم مطهر حضرت سلطان سید جلالالدین اشرف (ع) شدم عشق و دلتنگی را دیدم که مثلش را تاکنون مشاهده نکرده بودم، راستش مراسم امسال جاماندگان اربعین بسیار متفاوتتر از سالیان گذشته بود زیرا اینجا همه دلتنگ و جامانده کربلا بودند.
حساب اربعینیهایی که آقا امام حسین (ع) هرسال اربعین به پیادهروی کربلا میطلبید از دستم در رفته و بسیاری توان پرداخت مبلغ خرید بلیط هواپیما برای سفر به کربلا در روز اربعین را نداشتند.
بغضهایی از شدت فراق و دوری
پیر مردی را دیدم با لباسی ساده و مشکی، از چهرهاش نمایان بود که روحش برخلاف جسمش در بینالحرمین پر میزند به سمتش رفته تا با او گفتوگو کنم و بهمحض شروع مصاحبه تا آمد چند کلمه صحبت کند بغضی گلویش را گرفت، آن مرد خود را خادم الحسین معرفی کرد و هر چه سعی کردم اسمش را بگوید نگفت.
وقتی از این پیرمرد در خصوص پیادهروی اربعین پرسیدم انگار غم دنیا روی دلش آواره شد زیرا آنان هرساله خانوادگی برای پیادهروی اربعین به کربلای معلی مشرف میشدند.
او میگوید با پول کارمندی و بازنشستگی هرساله پولهای خود را در یک حساب جداگانه ذخیره میکردیم تا در روز اربعین عازم سفر به سرزمین نینوا شویم.
امسال هم بهمانند سالیان گذشته آماده سفر زمینی از مرز مهران به کربلا بودیم که اخبار رسید دولت عراق فقط با ورود ۳۰ هزار زائر ایرانی به کشور عراق موافقت کرده است و امکان سفر زمینی از مرزهای ایران امکانپذیر نیست.
امسال عزم خود را برای سفر به کربلا جزم کرده بودیم بچههای هیئت را آماده، واکسنها را زده و نفری سه میلیون هزینه سفر به کربلا را آماده کردیم تا اینکه یکباره هزینه سفر هوایی به کربلا پنج میلیون تومان اعلام شد و مایی که پولمان دیگر کفاف سفر را نمیداد با دلی اندوهگین جا ماندیم.
ذهنی آشفته از علت فراق کربلا
وقتی تلویزیون بزرگ واقع در حرم مطهر حضرت سلطان سید جلالالدین اشرف، صحنههای زنده از پیادهروی اربعین را پخش کردند از اطراف صدای نوحه «کرب و بلا خبر زیادم جوانی را پای تو دادم» پخش شد و دراینبین یکی از زوار با چشمانی اشکبار گفت که امام حسین (ع) نمیدانم دارم تقاص کدامین گناه را پس میدهم ولی فقط ما لایق سفر به کربلا نبودیم؟
سمتش رفتم تا بگویم چه شد خانم که اینقدر بیتابی ناگهان پاسخ داد: چند مدتی با شنیدن نام سیدالشهدا و کربلا قلبم از غصه فراق و دوری آتش میگیرد و گلهای ندارم و اگر امام حسین (ع) مرا رها هم کند بازهم دوستش دارم زیرا همه هستی من مال حسین است.
آن خانم که انگار برای گفتن تمام غصههایش محرمی یافته بود میگوید که شوهرم بسیار بیتاب و بیقرار کربلاست و اصرار دارد که بعد اربعین حتماً به سفر زیارتی کربلا برویم زیرا دو سال است که به دنبال گمشدهای در کربلا میگردد.
آن خانم را با امام ناگفتههایش تنها گذاشتیم ولی در هنگام خداحافظی گفت نمیدانم تا سال دیگر زندهام یا مرده ولی برایم دعا کن که فقط یکبار دیگر در بینالحرمین زیارت اربعین خوانده و برای اربابم حسین عاشقانه اشک بریزم.
انگار که مَحرمی برای گفتن از این غم ناتمام پیداکرده باشد، ادامه میدهد: «شوهرم خیلی دل هوائیه.» میگوید اگر راه بازماند، بعد اربعین بریم، ما دوساله که کربلا نرفتیم. نمیدانم…» آشوب دل زن، بیشتر میشود.
او را با بغض سنگین و واگویههای درونیاش تنها گذاشتم با تمام «نمیدانم» هایش، اینکه زنده میماند تا قدم زدن دوباره در بینالحرمین را تجربه کند یا اجلش سر میرسد و این آرزو را با خود دفن خواهد کرد.
تمام ناگفتههایی که در یک شعر پنهان بود
“من ایرانم و تو عراقی چه فراقی چه فراقی” دو سال است که در ایام اربعین آهنگ زنگ و پیشواز بسیاری از دلدادگان و جاماندگان اربعین تبدیلشده و انگار تمام ناگفتههای زائران غایب در کربلا در این نوحه نهفته است و هر بار که این نوحه در سطح شهر پخش میشد بیقراری زائران از بازماندن بهمانند سال گذشته بیشتر میشد.
یکی دیگر از بانوان حاضر در صحن حرم مطهر حضرت سلطان سید جلالالدین(ع) میگوید هرسال به بهانهای توفیق زیارت آقا امام حسین از من سلب میشود، نمیدانم شاید بنده ناجور سیدالشهدا هستم که اینچنین مرا بیتاب کرده است.
او میگوید واقعاً دیگر از بیتابی کربلا خسته شده و یکبار به بهانه کار، یکبار به بهانه بچهداری و یکبار به بهانه مریضی امکانپذیر به کربلا برای او فراهم نمیشود.
دردی عظیم نام فراق
اسمش را زهرا خطاب میکند و میگوید «زیارت کربلا شیرین است ولی وقتی بعد از اولین سفر به کربلا به منزلت برمیگردی تازه متوجه عمق جایی که بودی را درک کرده و حاضری تمام مال و ثروتت را بدهی تا یکبار دیگر به زیارت ۶ گوشه سیدالشهدا بروی.»
میگوید طعم زیارت کربلا در ایام اربعین با آن پیادهرویهایش، چای عراقی، موکب و قهوههای تلخ و شربتهای شیرین بین راه بسیار شیرینتر از دیگر ایام سال است و این فراق زیارت اربعین داغ مارا بیشتر کرده است.
بعد از اتمام مراسم اربعین برای نماز وارد مسجد جامع آستانهاشرفیه شدم تا بعد از وضو نماز جماعت را بخوانم.
یکی از دلایل نرفتن به کربلا میگوید و دیگری از بیتدبیری صورت گرفته گله داشته و بعدی میگوید ایکاش واکسن را زده و میتوانستم خود را به کربلا برسانم و در این حین در بلندگوهای مسجد، مداح با نوحههایش از فراق دوساله و این دوری بیپایان سخن میگفت و این بین مردمانی را دیدم که از درد دوری شانههایشان به لرزه افتاده بود.
در مراسم جاماندگان اربعین در صحن حضرت سلطان سید جلالالدین اشرف (ع) هرکسی در پی گوشهای میگردد تا به امام حسین بگوید «دلمان به شوق پرچمت میآید سرمان به شوق قدمت میآید اربعین امسال چیه تکلیف من چند روزی است که بوی جدایی از حرمت میآید.»
انتهای پیام/۴۲۰۰