به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آستانخبر، در هیاهوی دغدغههای مردم برای رسیدن به اندک معاش زندگی و گذران عمر، هیاهوی کسانی که داعیه خدمت به مردم و نظام رادارند اینجا بخوانید بیش از گذشته بهویژه در شهر آستانهاشرفیه چشمگیرتر و افزونتر میشود و امروز کار بهجایی رسیده است که یکی از مهمترین ارکان قدرت سیاسی جامعه در حوزه قانونگذاری، بازیچهی هرکس شده که سودای پوشیدن ردای نمایندگی را در سرخود میپروراند؛ گاهی مضحکتر آن است کسانی ادعا خدمت به مردم رادارند که در دوران مسئولیت خود که بهواقع راه رفتن خود را در خدمت به مردم و پای بندی بر عهد و پیمانشان بهدرستی نیاموخته و نپیمودهاند آنچنان در پسکوچههای ذهن خود سرگرم شدهاند که با توهم، هر شب با نشستن بر کرسی سبز بهارستان به خواب میروند و با هیاهوی ویروس برنشسته بر راهوار اسب خیال؛ صبح برمیخیزند و همچنان بیراهه میتازند.
جای تأسف و بلکه فاجعه در آن است که هرروز بر این گروه از افراد نیز افزوده میشود و جز اینکه برای جامعه و خانوادهشان دغدغههایی ایجاد میکنند هزینههایی را متحمل میشوند که جبرانشان شاید در وانفسای اقتصادی امروز جامعه ممکن هم نیست.
بهراستی ما در کجای کار قرار داریم؟ آن عزیزی که برای بیان حضور خویش در انتخابات، حرف از هزینههای میلیاردی میزند و یا گروهی کارچاقکن اقتصادی از دیگر استانهای کشور در این شهر حضور مییابند تا برای فردی سرمایهگذاری کنند و سبد آرای مردم این دیار را جمع کنند و آنگاهکه بر مراد مقصود رسیدند جیبشان را از سرمایه فکر و اندیشه و آرای مردم پر کنند و بر ما بخندند!
امروزه در فضای مجازی شهرستان آستانهاشرفیه، گروهها و کانالهایی ایجادشده که هرکدام از این عزیزان با پستهای خود درصدد تنویر افکار عمومی و مطالبه گری هستند و گاهی هم برآیند یک فرایندی را طی میکنند که هرچه به زمان موعود انتخابات نزدیکتر شویم؛ شاید لباس رعنای نوشتارشان در قامت حمایت از یک نامزد احتمالی متجلی شود.
البته پرواضح است که امروزه خواص نه عوام که مخاطبان رسانههای آنان هستند زمانی بر نوشتارمان ایمان خواهند داشت که نویسنده و صاحب رسانه خارج از اندیشهها و باور داشتهای خود برمدار عدالت، حرفهایش را ارائه دهد و بهواقع، باید همه ما بپذیریم که ضمن بالا بردن توان انتقادی، آنهم از نوع درست و با حفظ حرمت اشخاص، درصدد تخریب کسی برنیایم و هر شنیدهای را تبدیل به یک واقعیت نپنداریم و به مخاطبان خودالقا نکنیم که بعدها مبتلابه این ضربالمثل نشویم که گفتهاند: دو صد گفته را نیم کردار نیست؟
انتهای پیام/۴۲۰۰