سرویس یادداشت آستان‌خبر ـ فاطمه احمدپور (روانشناس و مشاور کسب و کار): این روزها بحث داغ نارضایتی اجتماعی، اقتصادی، و روزمرگی، باعث پایین آمدن کیفیت زندگی افراد افراد شده است.

وقتی کسی از زندگی خود رضایت ندارد، دُز احساسات منفی مانند اضطراب، افسردگی، و استرس در او بالا می‌رود که می‌تواند به مشکلات روانی و فیزیکی منجر شود. علاوه بر این، نارضایتی می‌تواند باعث کاهش عملکرد شغلی، اختلال در روابط اجتماعی و از دست دادن انگیزه و انرژی شود. ضمن اینکه نارضایتی ممکن است باعث شود که افراد از راه‌های نامناسب برای تسکین درد و استرس خود روی آورند، مانند مصرف مواد مخدر یا الکل، گرایش به رفتارهای خطرناک یا حتی خودکشی، این امور همگی تأثیرات منفی جدی بر کیفیت زندگی افراد داشته و ممکن است باعث شود که آن‌ها از لذت بردن از زندگی و تجربه کردن لحظات خوب دست بکشند.

بنابراین نارضایتی می‌تواند به عنوان یک مانع بزرگ در مسیر رسیدن به کیفیت زندگی بهتر و خوشبختی شخصی عمل کند. البته نارضایتی از زندگی تا اندازه‌ای که باعث تلاش و حرکت رو به جلو شود خوب است. نسخه درمان دردهای روانی همیشه در دست خودمان است درصورتیکه به خودشناسی برسیم.

خیلی از مردم برای رضایت از زندگی شناسنامه عوض می‌کنند، خانه عوض می‌کنند، لباس خاص می‌پوشند، این افرادی که از شناسنامه خود متنفرند و خود را نکبت و بدبخت می‌دانند. خوب که می‌نگریم می‌بینیم اینان هدف خاصی را دنبال نمی‌کنند. درست است رشد و خودشکوفایی مزه و حال زندگی را خوب می‌کند. اما نباید اول رشد کنی بعد حالت خوب شود بلکه اول باید حالت را خوب کنی و بعد رشد صورت بگیرد.

بسیاری از مردم از حوادث بد و مشکلات فراریند در صورتیکه این مسائل قوانین رشد زندگی است و بیشتر گره آنان در دستان خودمان است که ما می‌خواهیم با عذر و بهانه و یقه گرفتن دیگران آن را از خود دور کنیم.

ما معمولاً تمایل داریم خودمان را در اشتباهات سهوی و عمدی تبرئه کنیم و دیگران یا اوضاع و احوال را مسئول شکست‌های خویش بدانیم که ثمره این تفکرات منفی، روح مسموم است. که با هاله‌ای از افکار منفی دست و پنجه نرم می‌کند و نمی‌تواند رشد کند. زیرا با افکار غلط و احساسات شکست نمی‌تواند پیروز شد.

راه چاره اول این است بخواهیم پارادایم بزنیم و الگوهای ذهنی خود را تغییر دهیم. دقت کردید خیلی‌ها تمام تمرکزشان این است دیگران راجع به آن‌ها چه فکر می‌کنند و مضطرب و نگرانن و این باعث می‌شود حتی کارشان هم درست انجام بدهد باز خوشحال نمی‌شود چون همیشه انتقاد است. به گذشته این افراد نگاهی می‌کنیم می‌بینیم خانواده سخت گیری داشته‌اند.

حال شما می‌دانید علت عقب ماندگی‌تان کدام است؟ آیا حاضرین از گذشته بیرون بیایید؟

راه دوم: گذشته کهنه را کنار بگذارید و چیزهای تازه وارد زندگیتان کنید. خیلی‌ها شاید بگویند ما هر چه تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم. علت این است از ترک افکار کهنه ناراحت می‌شدند شاید از این می‌ترسند با ترک شخصیت قدیمی هویت خود را از دست می‌دهند در صورتیکه تازه به شخصیت خود خواهند رسید. کلمه «عادت» در زبان فرانسه و انگلیسی با کلمه لباس متشابه است.

مثلا: کسی لباس پزشکی پوشیده، عادت پزشکی رو پوشیده در حقیقت عادت چیزی است که شخص می‌پوشد و به موقع می‌تواند در بیاورد و دور بیندازد. پس نمی‌توانیم بگوییم عادت شکست از بین بره منم از بین می‌روم.

راه حل سوم: اینکه روی خودشناسی خودت کار کنیم.

انتهای پیام/۴۲۰۰